16 ماهگی نوشت
از این به بعد می خوام ماهنامه براش بنویسم
یعنی کارایی که تو ماه یاد میگیره یا انجام میده
چون اصلا وقت نمیکنم هر بار که کار جدید ازش دیدم بیام و به روز رسانی کنم
ببخشید مریم جونم
یدونه ی مامان سطح درکش از محیط بالاتر رفته
بهش بگیم فلان وسیله رو بیاره ، برامون میاره
البته هنوز همه ی وسایل و نمیشناسه
گوشیم و خوب میتونه پیدا کنه و برام بیاره
تا صداش میاد هی میگه " اَوُ " ( الو) و میدوئه دنبالش تا برام بیارتش
شکلات، توپ ، گوشی، کفش خودش اینا چیزایین که میشناسه و اگه ازش بخوام برام میاره
تلوزیون اگه عکس یا فیلمی از بچه ها نشون بده با لذت میبینه و هی ذوق میکنه میگه " نی نی "
انیمیشن هایی که نقش های اون دنبال هم کنن یا هی بلا سرشون بیاد و خیلی دوست داره ( اسکار، برنارد، بره ناقلا )
توپ بازیش خیلی بهتر شده
خیلی راحت اما با احتیاط پله ها روبالا و پایین میکنه
چایی خیلی دوست داره
غذا خوردنش هم خدا رو شکر خیلی بهتر شده
با تلفن حرف میزنه، فقط با کسی که دوست داشته باشه نه با همه.....خیلی متین یکم حرف میزنه و بعدش میخنده....صبر میکنه...دوباره حرف میزنه و میخنده...لازم به ذکر استدکع فقط خودش حرفای خودش و می فهمه
وقتی پای کامپیوتر باشم وکارام و بکنم وبهش محل نذارم ، در یک حرکت از پیش حساب شده ، آروم و بدون استرس ، مثل موش میره زیر میز و کامی رو از کیس خاموش میکنه.....به همین راحتی
الان چند روزه که فقط می خواد خودش غذا بخوره، خودش آب بخوره، خودش با چنگال هندونه تو دهن خودش بذاره، یا با قاشق غذا بخوره.......قاشق کوچیک هم نه..فقط بزرگ....دسته ی لیوان و بجای اینکه کنار دهنش بذاره ، جوری نگهش میداره که زیر دهنشه
خیلی بازیگوش شده.......معلومه از بازی کردن خسته نمیشه و دوست داره باهاش بازی های هیجانی بکنیم
کلمه های جدید هم که یاد گرفته:
توپ
جوجو
دوُتَر ( دختر )
سرش و به چپ و راست تکون میده و نچ نچ میکنه
وقتی که شیر بخواد و هی به پرو پام بپیچه بهش میگم برو رو تخت دراز بکش تا آم بدم....خیلی مظلومانه میره دراز میکشه تا من برم ( خدا میدونه چقدر تو دلش فوحشم میده )
غر میزنه،.....وااااااای اینقدر غر میزنه که خدا میدونه.....دعواش کنم بعض میکنه و با بغض و همراه با گریه اینقدر حرف میزنه......اون لحظه دوست داری دو تا لباش و کنار هم بذاری و یه گاز محححححکم ازش بگیری
والا